‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‍ ‌ ‍:

‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌ ‍ ‌ ‍:

خواستم بچینم میوه ی عشق از باغ یار 

یار بدیدم از برای باز خاست گف ترکه ای بیار 

گفتمش ترکه از برای چ ای یارمن 

گفت از نادانی میوه چیدی بار من 

.


گفتمش نادانی در عشق جنون ست 

گفت نوع  جنون  درعشق فزون ست 

گفتمش نادانی عشق چیست 

گفت ظاهر عشق یست 

گفتمش عشق ظاهر مگر نیست 

گفت باطن به از ظاهر عشقیست 

 


....