ن نوشیده ام شرابی ز دست تو سالی

ن برده ام از دل تو قراری 

ندیده ام چشم تو را سالی

 مستی ب سر رسیدو

 کور گشتم از بی شرابی 

شراب چشمت را بیار 

مرهمی ده زان شراب عالی 

...

بی دل دهر بی دل نبود از ازل 

کم شرابی بی دلش کرد سالی